کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان

ساخت وبلاگ
 

d985d8add985d8af-d8b1d8b3d988d984-d8a7d984d984d987-d8b51

زندگی پیامبر صلى الله علیه وسلم و سیره‌ی او همان نمونه‌ی عالی است که هر مسلمانی از آن پیروی می‌کند. این راه و روش اگر چه دیرینه و مربوط به گذشته است، اما در هر عصری و زمانی جدید و نو است و با احکام خود هر گروه و جمعیتی را به سوی خیر و میادین جاودانگی رهنمون می‌سازد. و چون میلاد پیامبر عظیم الشأن اسلام صلى الله علیه وسلم در نزد هر مسلمانی گرامی است، مسلّماً گرامی‌ترین موضوع در نزد هر دعوتگر مسلمانی نیز هست؛ زیرا به بهانه‌ی این سالگرد، ارتباط خود را با رهبر بزرگوار و عظیم خود تجدید می‌کند و عملکردش را با وی تطبیق می‌نماید و با امعان نظر در اهداف و طرح‌های دعوت در مراحل اوّلیه که رسول خدا صلى الله علیه وسلم آن را پی ریزی کرد و سکان آن را بر مبنای وحی و نبوغی که راه‌های حق و پیروزی را تعیین نمود، رهبری کرده، موجبات رشد و تکامل خود را فراهم می‌نماید.

بحث ما اختصاص به بخشی از عظمت آن حضرت صلى الله علیه وسلم دارد که برای همه‌ی دعوتگران خواه به عنوان رهبر یا سرباز مفید است و شایسته است که به عنوان درسی بدان توجه کنیم؛ زیرا پیروزی دعوت در بسیاری از مواقع دشوار تا حد زیادی مبنی بر درک این ویژگی است.

پیامبر صلى الله علیه وسلم سعی می‌کرد در یک زمان با تمام دشمنانش درگیر و مواجه نشود و هرگاه دشمنانش برای جنگ با او متحد می‌شدند، می‌کوشیدند تا به هر وسیله‌ای که شده، میانشان جدایی افکند و هرگاه فرصتی می‌یافت، ابتدا به آنان که قوی‌تر بودند، حمله می‌برد؛ سپس به سایرین تا این‌که بر همه‌ی آنان پیروز می‌گشت. آن حضرت صلى الله علیه وسلم هرگاه کاری را اراده می‌کرد و مانعی پیش می‌آمد، هم‌چون مبارزی مغرور که در صدد پیروزی است، نبود؛ بلکه شرایط و اوضاع و احوال موجود را ارزیابی می‌کرد و بین آن‌چه که می‌خواست و امکاناتی که داشت مقایسه می‌نمود و چنان‌چه موقعیت را مناسب نمی‌دید، خواسته‌ی خود را به وقتی دیگر موکول می‌نمود. بدین گونه در طی حیات شریفش رسالت از بسیاری از مصائب و مشکلات رهایی یافت و نیز مانع از آن می‌شد که دشمنانش بتوانند همه با هم به او حمله کنند؛ جز در جنگ احزاب که نتواست مانع از آن شود، بر دشمنان رسالت یکی پس از دیگری ضربات متوالی و پی در پی را وارد می‌کرد و در مواقع بحرانی برای دفع ضرر یا کسب موقعیتی برای پیروزی از برخی مظاهر قدرت چشم پوشی می‌کرد. اینک به نمونه‌هایی چند در این مورد توجه کنید:

رفتار رسول خدا صلى الله علیه وسلم با یهودیان مدینه
وقتی که پیامبر صلى الله علیه وسلم پس از هجرت در مدینه مستقر شد، لازم بود برای جنگ و مقابله با قریش آماده شود؛ زیرا قریش نمی‌توانست بپذیرد که آن حضرت صلى الله علیه وسلم در مدینه صاحب قدرت و عزت شده است، دشمنی که سیزده سال در برابر دعوت پیامبر صلى الله علیه وسلم مقاومت خصمانه کرده است، چگونه می‌تواند راضی شود که محمّد صلى الله علیه وسلم از چنگ او بگریزد و در مدینه پیشوای بزرگ و محبوب آن گردد؟ لذا از نظر رسول خدا صلى الله علیه وسلم پس از هجرت، جنگ با قریش امری طبیعی و مسلّم بود. در مدینه در کنار دو قبیله‌ی اوس و خزرج تعداد زیادی از یهودیان در زمین‌های اطراف مدینه و مناطق مسلط بر آن سکونت داشتند، پیامبر صلى الله علیه وسلم از یهودیان انتظار نداشت که دعوتش را بپذیرند و به انتشار آن راضی باشند؛ چون آنان بر مقدرات مردم مدینه مسلط بودند و برای استمرار سیطره‌ی سیاسی و مالی خود همواره بین دو قبیله‌ی اوس و خزرج دشمنی ایجاد می‌کردند، بنابراین چگونه راضی می‌شدند که بین همسایگانشان وحدت به وجود آید و جنگ و فتنه‌های داخلی خاتمه یابد؟

این از یک سو، از جهت دیگر تاریخ یهود مالامال از مخالفت با انبیای الهی و کشتن آنان و ایجاد فتنه و آشوب در جوامعی بوده که می‌زیسته‌اند. بدین گونه پیامبر صلى الله علیه وسلم که در مکه دشمنش تنها قریش و هم‌پیمانان آن بود، در مدینه با جبهه‌ی دیگری که مخالف و سد راه او بود، مواجه شد. در این‌جاست که دوراندیشی خردمندانه‌ی آن حضرت صلى الله علیه وسلم هویدا می‌شود؛ برای این‌که از شر یهود در امان باشد، با آنان پیمان هم‌کاری بست و آن‌ها را از پشتیبانی از قریش در جنگ‌های آتی باز داشت. پیمان بسته شد و یهود از جمله ساکنان مدینه شمرده شد و به موجب این پیمان می‌بایستی در برابر کسانی که به مدینه حمله می‌کردند، دفاع کنند و به این‌گونه در مواقع دشوار و سختی با مسلمانان متحد باشند. به این شیوه پیامبر صلى الله علیه وسلم توانست برای رویارویی با دشمنی‌های قریش آسوده خاطر شد و با آنان در بدر و اُحد و… وارد جنگ شد در حالی که از وضعیت داخل مدینه مطمئن گردید که از شر یهود در امان است؛ چون یهودیان در زمین‌ها و تپه‌های اطراف مدینه سکونت داشتند و در آزار رساندن به پیامبر صلى الله علیه وسلم قوی‌تر از قریش بودند.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 225 تاريخ : شنبه 19 مهر 1393 ساعت: 13:06

 

14534534پسر جوان فاسد الاخلاقی که از قبل با دختری جوان آشنا شده بود و توانسته بود او را گام به گام بفریبد و وانمود کند که دارد از عشق او آب می‌شود و قلبش بدون او تاب و تحمل ندارد…

بالأخره توانست آن دختر را رام کند و او را فراچنگ آورد تا کامش را از او بر گیرد.

دختر جوان را دعوت کرد تا روز شنبه هفته‌ی آینده رأس ساعت پنج در مکانی بسته و فضایی رمانتیک با هم گفتگویی داشته باشند.

دختر جوان نیز موافقت کرد و روز موعود فرا رسید.

پسر جوان در خانه‌اش به انتظار نشسته بود و با دیگر دوستانش هم تماس گرفته و آن‌ها را از قصه‌ی این دختر با خبر کرد. دقایقی به ساعت پنج مانده بود که مادرش زنگ زد و گفت: زود بیا خونه که حال پدرت خوب نیست. مجبور شد از دوستانش جدا شود؛ البته آنان گفت: هنگامی که آن دختر آمد، شما کار خود را انجام دهید، من می‌روم و به پدرم سری می‌زنم.. از خانه بیرون شد و دوستانش را در انتظار آمدن دختر جوان ترک کرد.

ساعت پنج رسید و دختر نیز وارد شد. این گرگ‌های بی وجدان همگی بر او تاخته به تجاوزش پرداختند.

وانگهی خانه را ترک نموده و او را در حالت بیهوشی رها کردند…

در همین حین که این حادثه به وقوع می‌پیوست، پسر جوان پیش پدر رسید تا از حالش اطمینان حاصل کند؛ مادرش به سویش آمد و گفت: چرا خواهرت را با خود نیاوردی؟

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 219 تاريخ : شنبه 19 مهر 1393 ساعت: 13:03

 باري حضرت معاويه ـ رضي الله عنه ـ در عهد خلافت خود از ضرار صدايي ـ رحمه الله ـ که يکي از ياران حضرت علي ـ رضي الله عنه ـ بود، درخواست کرد که: اي ضرار! چيزي از اوصاف حضرت علي ـ رضي الله عنه ـ برايم بيان کن.

او اوّلاً معذرت خواست، اما بعداً گفت: اي اميرالمؤمنين! بشنو:

«به خدا قسم! حضرت علي مرتضى بسيار نيرومند بود.
سخنانش فيصله کننده بود و به انصاف حکم مي‌داد.
علم از اطراف و جوانب او روان بود. حکمت از گِرد او مي‌چکيد.
از دنيا و تر و تازگي آن وحشت داشت و به تاريکي شب و وحشت‌هاي آن انس مي‌گرفت.
بسيار گريه مي‌کرد و خيلي در انديشه فرو مي‌رفت. لباس ارزان قيمت را مي‌پسنديد و همان غذا مرغوب طبيعتش بود که ادنى باشد.
به خدا قسم! هم‌چون ما فردي عادي بود. هر گاه ما سؤال مي‌کرديم، جواب مي‌داد.
با وجودي که ما مقرب او بوديم، از هيبت او نمي‌توانستيم با وي صحبت کنيم.
او هميشه اهل دين را تعظيم مي‌کرد و مساکين را کنار خود مي‌نشاند.
هيچ نيرومندي با تکيه بر قدرت خود نمي‌توانست از او اميد سوء استفاده را داشته باشد و هرگز فرد ضعيفي از انصاف او مأيوس نمي‌گشت.
به خدا قسم! من گاه گاه او را مي‌ديدم که در آخر شب ريش مبارک خود را مي‌گرفت و به مثل مارگزيده‌اي بي‌قرار مي‌شد و با آواز دردناک مي‌گريست و مي‌فرمود: اي دنيا! ديگري را فريب بده؛ تو چرا پيش من مي‌آيي و [مرا] تشويق مي‌کني؟ اين امر از من بعيد است؛ من تو را سه طلاق باين دادم که در آن هيچ حق رجوعي ندارم. عمر تو کوتاه و قدر و منزلتت ناچيز است. آه! که توشه‌ي راه کم، و سفري دور و دراز [در پيش] و جاده وحشتناک است.»

حضرت معاويه ـ رضي الله عنه ـ به گريه در آمد و گفت: خدا رحمت کند بر ابوالحسن! به خدا قسم! همين طور بود.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت: 20:09

﴿وَلِلّٰهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾
[سوره آل عمران، بخشي از آيه‌ي ۹۷]
و حق خدا است بر مردم حج کردن اين خانه کسي که توانايي راه يافتن به سوي آن را داشته باشد
و هر کس نپذيرد، پس خدا بي‌نياز است از عالميان.

در اين آيه خصوصيتي که براي بيت الله ذکر شده، اين است که الله تعالى بر آدميان واجب گردانيده است که در صورت داشتن استطاعت و توانايي به زيارت بيت الله الحرام مشرف شوند.

تفصيل استطاعت و توانايي رسيدن به بيت الله الحرام اين است که شخص بايد از نظر مالي چندان استطاعت داشته باشد که هزينه رفت و برگشت و توقف در آن‌جا و هزينه‌ي نفقه‌ي خانواده‌ي خويش را در اختيار داشته باشد و هم چنين از نظر دست و پا و چشم معذور نباشد؛ چرا که با داشتن چنين معذوريت‌هايي سفر حج و اداي ارکان آن دشوار مي‌گردد و هم چنين سفر حج براي زن بدون محرم شرعاً جايز نيست؛ لذا او زماني قادر بر اداي حج قرار مي‌گيرد که محرم همراه و هم سفر او باشد؛ فرقي نمي‌کند که محرم به هزينه‌ي خود به حج برود و يا اين که زن هزينه‌ي او را به عهده بگيرد. و نيز امنيت راه تا رسيدن به آن‌جا جزء استطاعت است و اگر راه نا امن و احتمال خطر جان و مال در آن وجود داشته باشد، پس در اين صورت استطاعت حج تعلق نمي‌پذيرد.

لازم به يادآوري است که معني لغوي لفظ ”حج“، قصد کردن است، ولي تفاصيل ضروري معني شرعي آن را خود قرآن کريم بيان فرموده است که عبارت‌اند از: طواف کعبه و وقوف عرفه و مزدلفه و غيره و بقيه‌ي تفاصيل را رسول اکرم صلى الله عليه وسلم به وسيله‌ي رهنمودهاي شفاهي و بيانات عملي خويش توضيح داده است. در آخر آيه پس از اعلام فرضيت حج بيت الله فرمود: ﴿وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ العَالَمِيْنَ﴾؛ يعني: «هر کسي که منکر باشد، پس الله تعالى از جهانيان بي‌نياز است.»

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت: 20:07

01336154015روایت است که از سبب توبه‌ی مالک بن دینار از او پرسیدند، چنین گفت:

من از پاسبانان حکومتی و غرق تباهی باده نوشی بودم، کنیزکی گران‌بها خریدم که سخت در زندگی من به بهترین وضع قرار گرفت و برای من دختری آورد که شیفته‌اش شدم و چون دخترک زمین خیزه می‌کرد، محبت او در دلم افزون شد. دخترک به من انس گرفت و من به او، هرگاه جام و باده مقابل خود می‌نهادم، می‌آمد و آن را می‌کشید و روی جامه‌ام می‌ریخت. چون دخترک دو ساله شد، مُرد و اندوه مرگش مرا دل‌فسرده و سوخته‌جگر ساخت.

شب جمعه‌ای که شب نیمه‌ی شعبان بود، سیاه مست از باده نوشی خوابم برد، بدون آن‌که نماز عشاء بگزارم، در خواب چنان دیدم که بر صور دمیده و رستخیز بر پای شد، گورها شکافته و خلایق محشور شدند و من هم در آن میانه بودم. ناگاه صدایی از پشت سر خویش شنیدم، برگشتم، اژدهایی سیاه و کبود چشم که بسیار بزرگ بود، دهان گشوده آهنگ من داشت. من ترسان و هراسان شروع به گریز از مقابل او کردم و اژدها هم‌چنان در پی من بود. میان راه به پیرمردی خوشبو و خوش جامه رسیدم، بر او سلام دادم، پاسخ داد، گفتم: ای شیخ! مرا از این اژدها پناه بده که خدایت پناه دهد!

پیرمرد گریست و گفت: من ناتوانم و اژدها از من نیرومندتر است و یارای ستیز با او ندارم، برو، شتابان‌تر برو شاید خداوند برای تو چیزی فراهم فرماید که تو را از آن برهاند.

من هراسان به گریز خود ادامه دادم. من بر یکی از بلندی‌های قیامت رفتم و مشرف بر طبقات دوزخ شدم و بر آن نگریستم و نزدیک بود از بیم اژدها در آن سرنگون شوم، فریاد برآورنده‌ای بر من فریاد کشید که: برگرد، تو دوزخی نیستی. من به سخن او اطمینان و آرامشی یافتم و برگشتم. باز اژدها در پی من افتاد، دوباره به آن پیرمرد رسیدم، گفتم: از تو خواهش کردم مرا از این اژدها امان دهی و نکردی؟

شیخ گریست و گفت: من ناتوانم، بر این کوه رو که در آن ودیعه‌هایی از مسلمانان موجود است، اگر تو را هم در آن ودیعه‌ای باشد، به زودی یاری‌ات خواهد داد.

من نگاه کردم، کوهی گرد از نقره بود که در آن روزنه‌ها و شکاف‌هایی بود همراه با پرده‌های آویخته بر مدخل هر روزنه و شکاف دو مصراع در زرین از زر سرخ و آراسته به یاقوت و گهر بود و بر هر مصراع پرده‌ای حریر آویخته بود.

چون بر آن کوه نگریستم، گریزان به سمت آن رفتم و اژدها هم‌چنان در پی من بود، چون نزدیک کوه رسیدم، یکی زا فرشتگان فریاد برآورد: پرده‌ها را بالا برید، درها را بگشایید، همگان بالا آیید، شاید برای این بینوا میان شما ودیعه‌ای باشد که او را از دشمنش پناه دهد. ناگاه پرده‌ها بالا رفت و درها گشوده شد و از میان آن روزنه‌ها کودکانی که چهره‌یشان چون ماه رخشان بود، بر من مشرف شدند.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت: 20:03

 

23898

یکی از دادگاه‌های چین امروز (سه‌شنبه) روشنفکر مشهور مسلمان چینی را که از اقلیت اویغور این کشور حمایت می‌کند، به جدایی‌طلبی متهم و وی را به حبس ابد محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، دادگاه ارومغی (ارومچی) پس از دو روز برگزاری جلسه دادرسی محافظت شده، نهایتاً آقای “الهام توهتی”، روشنفکر مشهور چینی را که از اقلیت اویغور چین حمایت می‌کند، محکوم کرد. لیو شیا اویوآن، وکیل توهتی گفت که این اخبار را از سوی خانواده این روشنفکر دریافت کرده است.
وی گفت: این دادگاه همچنین دستور داده تا تمام اموال و داریی‌های الهام توهتی مصادره شود.
این وکیل در پیامی که بر روی سایت توییتر منتشر کرده، گفت: الهام توهتی به دادگاه گفته است که وی رای صادره دادگاه را قبول ندارد.
الهام توهتی به عنوان روشنفکری با داشتن روابط نزدیک هم با اکثریت چینی‌های “هان” و هم با گروه قومی مسلمانان اویغور که به شدت نسبت به رفتار دولت پکن با آن‌ها شکایت دارند، مشهور است.
الهام توهتی به عنوان یکی از اعضای حزب کمونیست و استادی در دانشگاه مینزو پکن، وب‌سایتی تحت عنوان «اویغور آن‌لاین» را به راه انداخته که بر مسائل مربوط به این گروه قومی تاکید دارد.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 204 تاريخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت: 19:56

 

8964896

از این پس دختران دانش‌آموز در دبیرستا‌ن‌های ترکیه اجازه دارند با روسری در کلاس‌های درس حضور یابند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنت آنلاین، دولت ترکیه هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی ممنوعیت استفاده از روسری در دبیرستان‌ها را لغو کرده است.

احمد داوداوغلو، نخست‌وزیر ترکیه، هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی در کشور در گفت‌وگویی با شبکه تلویزیونی “ان تی‌وی” (NTV) اظهار داشت: «هر کسی که می‌خواهد روسری به سر کند، آزاد است و هر کس که نمی‌خواهد، سر نمی‌کند».

به گفته وی لغو قانون ممنوعیت داشتن حجاب در دبیرستان‌های دخترانه بخشی از سیاست حزب حاکم ترکیه، عدالت و توسعه برای گسترش “آزادی” است. احمد داوداوغلو اضافه کرد: «همه می‌توانند آن‌گونه که به نظرشان صحیح می‌آید، زندگی کنند. ما تصمیم گرفته ایم درباره موضوع نگران کننده‌ای که در زمینه آموزش از مدت‌ها پیش وجود دارد، کمی لیبرال‌تر برخورد کنیم.».

چند ساعت پیش از این اظهارات نخست وزیر ترکیه، سخنگوی دولت پس از تشکیل جلسه هیأت وزیران از لغو قانون منع حجاب اسلامی در دبیرستان‌ها خبر داده بود که به موجب آن از این بعد دانش آموزان دبیرستانی دختر می توانند روسری سر کنند.

هم‌چنین وزیر آموزش و پرورش ترکیه اعلام کرد که دختران ترکیه از این بعد حق پوشاندن سر خود را از همان سال اول دبیرستان دارند.

وی امروز در مقابل خبرنگاران با بیان این که «هر اقدامی در جهت آزادی، مثبت است»، گفت: حزب حاکم عدالت و توسعه آزادی‌ها را در تمامی عرصه‌ها گسترش داده و این اقدام نیز در این راستا ارزیابی می شود.

وزیر آموزش و پرورش ترکیه گفت که دولت این تصمیم را بر اساس تقاضاهای متعددی که صورت گرفته اتخاذ کرد، ولی هم‌چنان حجاب در مدارس ابتدایی ترکیه ممنوع است.

دستور العمل پوشش در دبیرستان‌ها که حجاب اسلامی را برای دخترها ممنوع می‌داند، توسط وزارت آموزش و پرورش ملی ترکیه اعمال شده بود.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 2 مهر 1393 ساعت: 19:54


\\\"downloadبه راستی رسول الله صلى الله علیه وسلم این پرتو گرم را بیدار نموده و در دل‌های یارانش برافروخته است، پس خداوند را از نفس خود و پدران و مادرانشان و از آب گوارا هنگام تشنگی بیش‌تر دوست داشته‌اند و خشنود بوده‌اند که نفس و دارائی‌شان را ببخشند در حالی که شادمان و به مژده‌ی بهشت مسرور بوده‌اند.

﴿إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ﴾ [التوبة: ۱۱۱]؛ خداوند از مؤمنانجان‌هایشان و اموالشان را به [بهای] آن‌که بهشت آنان باشد، خریده است، در راه خدا جنگ می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند [بر اساس] وعده‌ای که به راستی در تورات و انجیل و قرآن بر او مقرر است و چه کسی از خداونده به وعده‌اش وفادارتر است؟! پس به معامله‌ای که به آن دست زده‌اید، شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است.

⇐ هنگامی که انس پسر نضر در روز غزوه‌ی بدر حضور نداشت، این امر بر او دشوار آمد و گفت: اوّل میدان غزوه‌ای که رسول الله صلى الله علیه وسلم حضور داشته است، غایب بوده‌ام، سوگند باشد اگر خداوند غزوه‌ای را با حضور رسول الله صلى الله علیه وسلم به من نشان دهد، خداوند بزرگ می‌داند چه کار می‌کنم.

سپس جنگید تا کشته شد و در جسدش هشتاد و چند زخم بود؛ بین ضربه‌ی شمشیر و زدن نیزه و پرت شدن تیر و جز خواهرش کسی او را نشناخت.

به وسیله‌ی سر انگشتانش او را شناخت و درباره‌ی‌ او و یارانش این آیه نازل شد: ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا﴾ [الأحزاب: ۲۳]؛ از مؤمنان کسانی هستند که آن‌چه را با خداوند بر آن پیمان بسته بودند، تحقق بخشیدند و کسی از آنان هست که به نذرش وفا کرده و بر جهاد صبر نموده تا شهید شده است و از آنان کسانی است که چشم به راه است و به هیچ وجه تبدیلی [در پیمان خود] نیاورده‌اند.

⇐ هنگامی که مسلمانان قصد فتح فارس کردند و جنگ قادسیه در سال شانزدهم بود، خنساء حاضر شد و به هر چهار پسرش وصیت کرد، گفت: ای پسرانم! به میل خود مسلمان شدید و به اختیار خود هجرت کردید؛ سوگند به خدایی که معبودی جز او نیست، به راستی شما قطعاً پسر یک مرداید چنان‌که پسران یک زن‌اید، حَسَب شما را پاک نگه داشته‌ام و نسب شما را تغییر نداده‌ام و بدانید دنیای آخرت از دنیای فانی بهتر است، صبر پیشه گیرید، به هم‌دیگر شکیبایی دهید و امروز اسلام را حفظ کنید و ترس و پروای خدا را داشته باشید، امید است رستگار شوید.

پس هرگاه دیدید جنگ آماده شد و آتش آن همه‌ی اطراف را فرا گرفته است، با عزم راسخ وارد تنور آن شوید و با چست و چالاکی به آن شروع کنید، به غنیمت و بزرگی در خانه‌ی جاوید و جایگاه ابدی می‌رسید.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 193 تاريخ : پنجشنبه 20 شهريور 1393 ساعت: 11:06

خلاصه فضایل حضرت عایشه رضی الله عنها چنان زیادند که در یک صفحه و یک مقاله جای نمی‌گیرند و نمی‌توان تمام آنان را یکی یکی ذکر کرد. لذا در این قسمت به بعضی از فضایلی که مختص حضرت عایشه بوده‌اند اشاره می‌کنیم که این افتخارات عبارتند از:

1ـ عایشه همسر پیامبر در دنیا و آخرت : 

بالاترین افتخاری که برای حضرت عایشه می‌توان ذکر کرد این است که بنا بر تصریح احادیث و روایات صحیح، حضرت عایشه رضی الله عنها در هر دو جهان به شرف همسری سرور کائنات، محبوب رب‌ العالمین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم نایل شده است.

2ـ نزول وحی درشأن عایشه:

برائت و پاکدامنی حضرت عایشه رضی الله عنها به وسیله وحی از بالای هفت آسمان نازل شد و مسلمانان تا قیامت این آیات را در نماز و غیر نماز تلاوت می کنند و با هر بار تلاوت، در مقابل هر حرفی، ده ثواب به تلاوت کننده داده می‌شود.

3ـ مبتلا نشدن به شرک و بت پرستی

عایشه صدیقه رضی الله عنها از لحظه‌ای که چشم به جهان گشود در خانواده‌ای مسلمان به دنیا آمد و از ابتدای طفولیت با نام “الله” جل‌جلاله آشنا گردید و از شرک و بت‌پرستی محفوظ ماند و هیچ‌گاه برای غیر خدا سر تعظیم فرود نیاورد .

4ـ‌ آوردن سیمای حضرت عایشه توسط جبرئیل

قبل از ازدواج پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با حضرت عایشه رضی الله عنها، حضرت جبرئیل صورت و سیمای حضرت عایشه را در خواب به آن‌حضرت نشان می‌دهد و اعلام می‌کند که این سیمای شخصی است که در آینده همسر تو خواهد بود.

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 174 تاريخ : جمعه 7 شهريور 1393 ساعت: 19:09

بسم الله الرحمن الرحیم:

الحمدلله الذی احل لنا الطیبات و حرم علینا الخبائث والصلاة و السلام علی خیر خلقه محمد و علی آله و صحبه اجمعین.

خداوند متعال انسان را آفرید و او را کرامت بخشید و با امتیازات بزرگی او را از بقیه‌ی مخلوقات ممتاز گردانید، مهمترین آن امتیازات، عقل و ادراک هستند که انسان به وسیله آنها می تواند پروردگار خویش را پرستش کند و در خوب ساختن اجتماعی که در آن زندگی می کند شریک باشند. از اینجاست که خداوند عاقلان را مخاطب قرار داده و آنها را به انجام وظایف بزرگ مکلف ساخته است که نفع آن به سوی خودشان و اجتماعشان؛ به خیر و سعادت بر می گردد. و خداوند متعال چیزهایی را که مخل عقل باشد از قبیل مسکرات، مخدرات و مضرات حرام قرار داده است و برای استعمال کنندگان مسکر و مخدر و هر آنچه در حکم اینهاست و برای ترویج دهندگان این مواد و وارد کردن آن در کشور‌های اسلامی سزاهایی سنگین و عبرت آمیزی مقرر کرده است. و همانا خداوند متعال حفاظت ضرورتهای پنجگانه که عبارت‌اند از: 1ـ دین 2ـ جسم 3ـ عقل 4ـ آبرو 5ـ مال را لازم قرار داده است: اما مواد مخدر، این ضرورتها را منهدم کرده و از بین می برند؛ زیرا از اثرهای محسوس آنها، این است که استعمال کنندگان آنها نماز و روزه را ضایع کرده و بدون از شرم و حیا مرتکب سایر منکرات می شوند و بدین وسیله دین را از بین می برند و همچنین نفوس را از بین می برند، بسا اوقات معتادان خودکشی می کنند یا بعضی از آنها بعضی دیگر را می کشند، آمارهای جهانی بر این موضوع بهترین شاهد هستند. اما ضایع کردن عقل توسط مواد مخدر، برای هر عاقلی شناخته شده است، و آن کسی که عقلش غائب شود ندانسته مرتکب کارهایی می شود و آبرویش برای او آسان و سبک می شود؛ و این امری است قابل مشاهده در جهان مواد مخدر و معتادان که آبروی‌شان از تمام مردم سبکتر هست. اما در باره اتلاف مال هر چی میگویی بگو، چقدر ثروتمندانی بوده‌اند که به سبب استعمال مواد مخدر؛ تنگدست شده‌اند، و چقدر صاحبان منزل، آواره و بی خانمان شده و چقدر اتومبیل دارانی، پیاده شده‌اند و...

اسباب گسترش مواد مخدر:

اسباب زیادی برای گسترش مواد مخدر وجود دارد که ما چند نمونه از آنها را ذکر می کنیم:

1ـ ضعف موانع دینی: شاید بارزترین سبب استعمال مواد مخدر ضعف مانع دینی استعمال کنندگان است. زیرا شخصی که متمسک به دین باشد بسیار بعید است که دست به مواد مخدر بزند؛ زیرا وقتی کسی با خداوند ارتباط داشته باشد و عبادات فرضی از قبیل نماز، روزه، زکات، حج و سایر عبادات را انجام دهد، امکان ندارد ارتباطی با مواد مخدر داشته باشد زیرا این راه، راه شیطان است و ممکن نیست کسی که راه رحمان را برگزیده به راه شیطان باز گردد.

2ـ همنشینی با بدان: از وقایع زندگی، پر ثابت است که جوانان از یکدیگر اثر می گیرند و بر همدیگر اثر می گذارند، چه این تأثیر و تأثر در جانب مثبت باشد که به صلاح آنان تمام شود و یا در جانب منفی که به ضرر و هلاکتشان منتهی گردد، پیامبر صلي الله عليه وسلم می فرمایند:« مثال همنشین نیک و همنشین بد، مانند عطر فروش و دم کننده کوره‌ی آهنگر است، که یا خود عطر فروش از عطر چیزی به تو می دهد یا خود از او می خری یا از بوی خوش به مشامت می رسد. ولی دم کننده کوره‌ یا لباسهایت را می سوزاند و یا از او بوی بد به مشامت می رسد.» چقدر جوانانی وجود دارند که به بدی و راههای آن آشنایی نداشته و هیچ ارتباطی با آن ندارند. ولی به علت همنشینی با بدان کم کم لغزش می خورند تا بالاخره در دام هلا کت می افتند و این نیز روشن است که هرگاه جوانی در راههای معاصی به طور عموم به ویژه در راه مواد مخدر  گام بردارد به طور جدی می خواهد دیگران را هم در این دام بیفکند و چقدر از همراهان خویش را در این دام انداخته‌اند و این چقدر مصیبت بزرگی هست. 3ـ مشکلات خانوادگی: مشکلات خانوادگی یکی از اسباب مهم افتادن در دام اعتیاد است، زیرا در اختلاف زن و مرد در جلوی فرزندان ، وقوع طلاق و غیبت یکی از والدین، هر یکی در مبتلا ساختن افراد

کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان...ادامه مطلب
ما را در سایت کـــــــــــــــــــودک مــــــــــظـــــــلــوم افـــــــــغــــــان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : فـرشـیــد مـکــی makki-12 بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 5 شهريور 1393 ساعت: 17:29